چالش ورود فناوری، ابزارها و امکانات جدید در دنیای مجازی وارد مرحله جدیدی شده که تا کنون بیسابقه بوده است. اگر تا چند سال قبل سرعت پیشرفت فناوری به حدی بود که همه تا حدودی فرصت درک و هضم آن را مییافتند، امروز این عرصه به قدری سریع پیش میرود که هنوز به شکل کامل یک فناوری پیادهسازی و درک نشده، فناوری جدیدی متولد میشود.این چالش اما جهانی است و ما نیز بخشی کوچک از آن هستیم. استراتژی و روش برخورد دولتها و قانونگذاران با پدیدههایی که لحظه به لحظه در حال تولد هستند اما متفاوت است. لیکن در کشور ما به علت نداشتن سیاست و رویه واحد و منسجم، گویی این فناوریهای نوین هستند که دایما دولتمردان و قانونگذاران را به این سو و آن سو میکشند.
یک روز دغدغه فیسبوک و توییتر و گوگلپلاس و غیره مطرح است و همه به تکاپو میافتند که چه کنند و هنوز پرونده آنها بسته نشده، یک دو جین انواع نرمافزارهایی از جنس لاین، تلگرام، وایبر، واتساپ، تانگو و غیره فراگیر میشود. حالا توجهات روی این ابزار رفته و در حالیکه مخالفان و موافقان به بحث نشستهاند که چه کنیم و چه نکنیم، همین روزها سر و کله اینترنت ماهوارهای، پول مجازی، رایانش ابری و غیره پیدا میشود. شکی نیست که همزمان با نزول این ابزار و فناوریها، مخالفان و موافقان باید به فکر پهن کردن بساطی برای نحوه تعامل یا برخورد با ابزارهای دیگری هم باشند.
اما آیا ما راه درستی را در پیش گرفتهایم؟ آیا امروز به جز میلیونها ایرانی که عضو شبکههای ممنوعه اجتماعی هستند، اگر کسی بخواهد پا در این شبکهها بگذارد، امکان آن را ندارد؟ دسترسی به شبکههای ماهوارهای چطور؟ مگر نه این که شبانه روز برای مهار ورود مواد افیونی به کشور جانفشانی میشود؟ ولی آیا کسی که بخواهد به مواد مخدر دسترسی نمییابد؟ چند سال است که عبارت بیماری را جایگزین اعتیاد کردهایم و نتایج مثبت آن روشن نیست؟ پس در کنار جانفشانیها امروز مردم و نهادهای اجتماعی نیز وارد گود شدهاند و مسوولیت پذیرفتهاند.
مگر نه این که همین بیست سال قبل، استفاده از موبایل در ایران ممنوع بود؟ چه گفتوگویی میان تصمیمگیران مطرح شد که نظر ایشان را تغییر داد؟
همانگونه که کسی در دنیا موافق رها کردن مرزهای فیزیکی یک کشور نیست، بیشک کسی موافق رها کردن مرزهای مجازی نیز نیست. اما مگر غیر از این است که سالانه میلیونها مهاجر قانونی و غیرقانونی از مرزهای سختگیرترین کشورها در رفت و آمد هستند.
پس راهکار چیست؟ امروزه و در بسیاری از کشورها چه در دنیای واقعی و چه در دنیای مجازی، از طریق قوانین، ارتقای آگاهی عمومی و فرهنگسازیهای گسترده از طریق رسانهها، بخشی از مسوولیتها به خود مردم و خانوادهها واگذار شده است.
در واقع راهی جز اعتماد به مردم و دخیل کردن آنها در مسوولیتهای ناشی از ظهور و بروز فناوریها و معضلات نیست. پس بجاست در یک استراتژی کلان و واحد، گسترش شبانه روزی فرهنگسازی را نیز به سایر تلاشها و اقدامات پیدا و پنهان در کشور افزود و به مردم اعتماد کرد.
منبع
اصفهان ارتباط
تگ ها