وقتی معاون وزیر اعلام میکند یازده میلیون ایرانی عضو فیسبوک هستند و این یعنی این تعداد و بلکه بیشتر به فیلترشکن دسترسی دارند، چه باید گفت و چه برداشتی میتوان داشت؟
این روزها در کنار صفحات ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور و شخصیتهای مرتبط با این حوزه، رسانههای سیاسی و شخصیتهای فرهنگی و سیاسی زیادی وارد عمل شده و حالا موجی از بگو مگوها درباره پدیده فیلترینگ و بایدها و نبایدهای آن به راه افتاده است.
بماند که حالا خود دولت نیز به واسطه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موضوع فیلتر سایتهای خبری بیمجوز را در دستور کار قرار داده است و البته بماند که این راه نیز در بلند مدت به سان کوبیدن آب در هاون خواهد بود و با بستن هر سایت، سایت دیگری میآید و این قصه ادامه دارد.
فیالواقع کسی که قصد شایعهسازی و تخریب داشته باشد لزوما به سایت خبری بیمجوز یا با مجوز نیاز ندارد. مگر نه این که حالا بسیاری از اخبار از سایتهای فیلتر شده و رسانههای آن سوی آبها در میان مردم پراکنده میشود.
شبنامههای کاغذی با تیراژ ۴۰۰ تایی و توزیع محدود هم که هنوز کارکردهای خود را دارند!
البته شک و تردیدی در این نیست که هر سایت و رسانهای چه با مجوز و چه بیمجوز اتهام و تخریبی کرد، باید مورد بازخواست و برخورد قرار گیرد.
اما به نظر میرسد فیلترینگ دیگر صرفاً ابزاری برای رفع دغدغههای فرهنگی نیست.
وقتی معاون وزارت ورزش و جوانان کشور اعلام میکند یازده میلیون ایرانی عضو فیسبوک هستند و این یعنی این تعداد و بلکه بیشتر به فیلترشکن دسترسی دارند، چه باید گفت و چه برداشتی میتوان داشت؟
از این رو فارغ از این که آمار مذکور تا چه حد صحیح است، به نظر میرسد جنس دعواها بر سر سرعت اینترنت و فیلترینگ از نوع فرهنگی آن نیست.
لذا پر بیراه نیست اگر بگوییم در دعوای جدید، دولت قصد دارد امتیاز سیاسی خود را نزد بخشی از جامعه ببرد که ظاهرا اعتقادی به فیلترینگ و کارآمدی آن ندارد.
طرف دیگر هم از سوی این موضوع را دریافته ولی از آنجا که آمار و ارقام میزان ورود جوانان به یک شبکه ممنوعه و میزان فروش بالای فیلترشکنها نیز قابل انکار نیست، دیگر نمیتواند روی موثر بودن صرف این روش تاکید کند.
شاید اگر از همین فردا فیلتر برخی سایتها، شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای ارتباطی موبایلی لغو شود، احتمال آنکه آمار کاربران آن تغییر زیادی بکند، قابل تصور نیست.
از این رو باید پرسید آیا هنوز اعتقاد داریم استفاده از ابزاری به نام فیلترینگ، نشات گرفته از دغدغههای فرهنگی است یا سیاسی؟