فعالیت در شبکههای اجتماعی محبوبترین کار در اینترنت محسوب میشود، به همین خاطر کاملا منطقی به نظر میرسد که کسبوکارها از شبکههای اجتماعی برای افزایش فروش و شهرت خود استفاده کنند. در حال حاضر ۹۰ درصد کسبوکارهای جهان هر کدام با روشهای مخصوص به خود از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند.
اما فقط درست کردن یک اکانت و ارسال چند توییت و پیام برای تبدیل کردن شبکههای اجتماعی به پلتفرمی پرسود و مفید برای بازاریابی کسبوکارها کافی نیست. با دوری کردن از چند اشتباه اساسی، بسیاری از کسبوکارها این توانایی را خواهند داشت که بازگشت سرمایه ( ROI ) خود را افزایش دهند و از اکانتهای خود در شبکههای اجتماعی به موقعیتهای بیشتر و بهتری برسند.
اشتباه اول: نداشتن استراتژی
کاربران شبکههای اجتماعی در هر ثانیه با دریایی از پیامها و اطلاعات روبهرو میشوند. کسبوکارهایی که استراتژی مناسبی برای استفاده از شبکههای اجتماعی ندارند نمیتوانند در این دریای اطلاعات خودنمایی کنند و پیامهای خود را به مخاطبان اصلی خود برسانند.
ساختن یک استراتژی شامل داشتن اهداف مشخص و قابل اندازهگیری، توسعه یک مجموعه قوانین واضح برای استفاده از شبکههای اجتماعی، تفکر در راستای رفتار برند در شبکههای اجتماعی و ساختن یک تقویم محتوا با اهدافی معین میشود. بدون یک استراتژی مناسب، کسبوکارها ممکن است بتوانند محتوای خوبی تولید کنند ولی زیاد مورد توجه قرار نگیرند.
اشتباه دوم: عدم یکپارچهسازی با دیگر امکانات دیجیتالی
شبکههای اجتماعی وقتی با دیگر امکانات دیجیتالی یکپارچهسازی شوند نتایج بهتری به دنبال خواهند داشت. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بسیاری از کسبوکارها مرتکب میشوند این است که اکانتهای خود در شبکههای اجتماعی را از همه چیز مجزا میکنند. نه تنها اکانتها در شبکههای اجتماعی باید از طریق پروفایلها به هم مرتبط باشند، بلکه باید مستقیما به وبسایتها، ایمیلها و تبلیغات هم متصل باشند. مرتبط نکردن این موارد با یکدیگر باعث میشود که هر امکان دیجیتالی تاثیرگذاری کمتری داشته باشد.
توییتر
اشتباه سوم: استفاده نکردن از عکسها
عکسها در توییتر سبب میشوند که توییتها فضای بیشتری از فید را اشغال کنند و در نتیجه توجه کاربران بیشتری را به خود جلب کنند. توییتهایی که دارای عکس هستند به حد قابل توجهی تاثیرگذارتر از توییتهای بدون عکس میباشند. با اینکه برای همه توییتها نمیتوان عکس مناسبی پیدا کرد، اما کسبوکارها باید در نظر داشته باشند که هر زمان که ممکن بود توییتهای خود را با عکس ارسال کنند تا توجه بیشتری را به سوی پیامهای خود جذب کنند.
اشتباه چهارم: بهره نبردن از هشتگها
هشتگها راه بسیار خوبی هستند که کسبوکارها میتوانند با استفاده از آنها با دیگران وارد گفتوگو شوند و بحثهایی به راه بیاندازند که هم مفهوم داشته باشند و هم با این بحثها به اعتبار خود بیافزایند.
به عنوان مثال کسبوکارها میتوانند از هشتگ #مشتریبرتر برای معرفی بهترین مشتری خود در هفته یا ماه گذشته استفاده کنند و اگر یک عکس مناسب هم به این توییت خود اضافه کنند میتوانند راحتتر توجه دیگران را به توییت خود جلب کنند. استفاده از هشتگها به شکل استراتژیک، به کسبوکارها کمک میکند که مخاطب هدف خود را راحتتر پیدا کنند، کاری کنند که افراد بیشتری آنها را فالو کنند و میزان تاثیرگذاری برند خود را به اندازه چشمگیری افزایش دهند.
اشتباه پنجم: متناقض بودن
اکانت توییتر یک برند باید در جهت همان کسبوکار استفاده شود و نظر شخصی کسی را بازتاب ندهد. با اینکه گاهی اوقات پیامهای خندهدار و خودمانی میتوانند اکانت توییتر را دوستداشتیتر کنند، اما دخالت نابجا در بحثوجدلها، توهین به برندهای دیگر یا پرداختن به موضوعات نامرتبط به کسبوکار میتواند آن برند را با شکست کامل مواجه کند.
از طرف دیگر اکانتهای توییتر کسبوکارها نباید به صورتی باشند که در نظر مخاطب مثل روبات جلوه کنند. ارسال توییتهای مشابه و تکراری میتواند باعث شود که اکانت آن کسبوکار خستهکننده به نظر برسد. بهترین راه داشتن رفتاری معتدل است که هم با ثبات به نظر برسد، هم به مخاطب اهمیت بدهد و هم برخوردی انسانی داشته باشد، نه مثل یک روبات.
فیسبوک
اشتباه ششم: استفاده نکردن از عکسها یا استفاده از عکسها با سایز نادرست
جلوههای بصری سبب افزایش توجه در شبکههای اجتماعی میشوند. طبق اکثر تحقیقات انجام شده، پستهایی که دارای عکس هستند در فیسبوک بیشتر مورد توجه قرار میگیرند و لایک و کامنت بیشتری دریافت میکنند. بر همین مبنا، کسبوکارها باید دقت کنند که از عکسهای مناسب و با اندازههای مناسب برای محتوای خود بهره ببرند.
اشتباه هفتم: حذف نکردن URL از پستها
وقتی یک لینک در پست فیسبوک قرار داده میشود، فیسبوک به صورت خودکار یک عکس از آن لینک تهیه میکند که قابل کلیک کردن است و کاربر را به مقصد موردنظر هدایت میکند. بنابراین لازم نیست که کسبوکارها در مطالب خود در فیسبوک URL را هم به اشتراک بگذارند. با اینکه این لینک اضافه در مطالب شما در فیسبوک ضرر مستقیمی برای برند شما ندارد، اما اکثر کاربران این شبکه اجتماعی با دیدن URL در پست شما فکر میکنند که برند شما از تواناییهای فیسبوک اطلاع زیادی ندارد، پس توصیه میشود URL اضافی را از مطلب خود حذف کنید.
اشتباه هشتم: ارتباط برقرار نکردن با دنبالکنندهها
شبکههای اجتماعی با هدف تعامل بین کاربران ایجاد شدهاند و مشتریها از کسبوکار موردنظر توقع دارند که در فیسبوک از خود پاسخگویی نشان دهد. پاسخ دادن به پستها، تشکر از مشتریها به خاطر کامنت دادن و رسیدگی به شکایت آنها باعث میشود که مشتریها احساس بهتری نسبت به آن برند داشته باشند.
کسبوکارها باید یک استراتژی مناسب برای پاسخ دادن به کامنتها داشته باشند، چه این کامنتها مثبت باشند چه منفی و باید بدانند که چطور از این پلتفرم اجتماعی به عنوان بخشی از استراتژی مدیریت بحران استفاده کنند. همه کامنتها نیاز به پاسخ ندارند اما پاسخ دادن به دنبال کنندهها سبب میشود که مشتری به برند احساس اعتماد پیدا کند که همین باعث افزایش میزان فروش در آینده خواهد شد.
گوگل پلاس
اشتباه نهم: استفاده نکردن از این پلتفرم
گوگل پلاس شاید یکی از مهمترین شبکههای اجتماعی در حال حاضر باشد. این شبکه اجتماعی مستقیما با نتایج جستوجوی گوگل یکپارچهسازی شده و باعث شده که پروفایلهای گوگل پلاس به بخشی جداییناپذیر از هر استراتژی بازاریابی دیجیتال یا بهینهسازی موتورهای جستوجو تبدیل شوند.
اشتباه دهم: به کار نبردن حلقهها و انجمنها
حلقهها در گوگل پلاس این امکان را برای کسبوکارها فراهم میکنند که مشتریهای خود را به گروههای مختلف دستهبندی کنند و برای هر گروه محتوای خاصی تدارک ببینند. اگر از حلقهها استفاده نشود، هر محتوایی که تولید میشود برای همه دنبالکنندهها به صورت یکسان ارسال میشود.
برای افزایش میزان توجه به برند در این شبکه اجتماعی، به جای ارسال محتوا به همه، کسبوکارها باید محتوایی را تولید کنند که عده خاصی از مخاطبان را هدف قرار دهد و بعد آن محتوا را به حلقهها و انجمنهای مناسب ارسال کنند.
پینترست
اشتباه یازدهم: ارائه ندادن توضیحات برای پینها
فقط پین کردن چند عکس در پینترست برای کسبوکارها کافی نیست تا بتوانند میزان شهرت و فروش خود را به کمک پینترست افزایش دهند. بهتر است برای هر پین توضیحات کافی ذکر شود و اگر این پین یک عکس از یکی از محصولات آن برند است باید قیمت محصول هم در توضیحات ذکر شود.
اشتباه دوازدهم: استفاده نکردن از عکسهای جذاب
پینترست بر جلوههای بصری مبتنی است، اما بسیاری از کسبوکارها از عکسهای ساده و نه چندان الهامبخش برای محصولات خود در این پلتفرم استفاده میکنند، در حالی که باید از عکسهایی رنگارنگ بهره ببرند و محصول خود را در عمل به کاربران این شبکه نشان دهند. مثلا به جای گرفتن عکس از یک پیراهن روی یک میز، بهتر است پیراهن را به تن فردی نشان دهید که در حال انجام دادن یک کار جالب و هیجان انگیز است.
در پینترست، عواملی مثل رنگها، فضاهای خالی و حتی نشان دادن صورتها در عکسها میتوانند تاثیر زیادی روی موفقیت یک برند داشته باشند.
اشتباه سیزدهم: لینک ندادن به صفحه محصول
کسبوکارها باید اطمینان حاصل کنند که کاربران پینترست خیلی راحت میتوانند از جستوجو در پینترست به صفحه خرید یک محصول هدایت شوند. برای این کار لازم است عکس محصول در پینترست مستقیما به صفحه محصول در وبسایت شرکت لینک داشته باشد نه صفحه اصلی سایت یا هر صفحه دیگری. هر چه مراحل بین جست و جو در پینترست و خرید محصول طولانیتر باشد، مشتری هم علاقه کمتری خواهد داشت که آن محصول را خریداری کند.
اینستاگرام
اشتباه چهاردهم: به کار نبردن هشتگها به شکل موثر
در اینستاگرام هیچ محدودیتی در استفاده از هشتگها وجود ندارد و هر تعداد هشتگ که بخواهید میتوانید برای یک عکس در اینستاگرام استفاده کنید. همین موضوع باعث شده برخی از کسبوکارها بیش از حد از هشتگها استفاده کنند.
هشتگها به کاربران این امکان را میدهند که پستهای اینستاگرام را بر اساس موضوع طبقهبندی کنند و فقط عکسهای مرتبط با موضوع دلخواه خود را مشاهده کنند و از سوی دیگر برای کسبوکارها این گزینه بسیار جذابی به نظر میرسد که با استفاده از هشتگهای نامرتبط در عکسهای خود، پیام خود را به کاربرانی که به دنبال موضوعات دیگر در اینستاگرام هستند برسانند. اما درست مثل هر زمینه دیگری این کار در اینستاگرام هم اسپم به حساب میآید و اسپم هم نتایج بسیار بدی به دنبال خواهد داشت. به جای این کار، کسبوکارها باید فقط از هشتگهایی برای عکسهای خود در اینستاگرام استفاده کنند که با آن عکس و با موضوع مورد بحث آن کسبوکار در ارتباط مستقیم باشد.
اشتباه پانزدهم: ارائه نکردن محتوایی که دلخواه کاربران باشد
بسیاری از کسبوکارها از اینستاگرام برای انتشار عکسهای تبلیغاتیای استفاده میکنند که در پلتفرمهای اجتماعی دیگر هم میشود آنها را به کار برد. اما اینستاگرام زمانی بهترین نتیجه را رقم خواهد زد که برندها از آن برای نشان دادن پشت صحنه فعالیتهای خود به مشتریها استفاده کنند و شخصیت برند را به کاربران نشان دهند.
به عنوان مثال اگر فرض کنیم برند شما یک مجله آشپزی است، به جای اینکه یک عکس از یک غذا در اینستاگرام آپلود کنید، یک عکس از آشپزهای مجله خود آپلود کنید که دور یک میز بزرگ در حال خوردن غذا و گپ زدن هستند و عکس غذاها را برای مجله خود نگه دارید. در این صورت کاربران صمیمت برند شما را احساس میکنند و با آن برند ارتباط بهتر و قویتری برقرار میکنند.
نتیجه:
کسبوکارها و برندها باید سعی کنند که استراتژی منحصر به فرد خود را در شبکههای اجتماعی خلق کنند ولی در عین حال به اشتباهاتی که ذکر شد هم توجه کنند تا کمتر دچار مشکل شوند. شبکههای اجتماعی این توانایی را دارند که اگر درست از آنها استفاده شود یک برند را به موفقیتهای غیرقابل تصور برسانند و اگر هم به درستی مورد استفاده قرار نگیرند یک شکست بزرگ را برای یک کسبوکار رقم بزنند.
درست مثل هر استراتژی بازاریابی دیگری، بازاریابی در شبکههای اجتماعی هم نیاز به زمان دارد و باید مداوما ادامه پیدا کند تا به نتیجه برسد. اگر به یک استراتژی خاص برای برند خود در شبکههای اجتماعی فکر میکنید فراموش نکنید که اشتباهات بالا را هرگز مرتکب نشوید.